پارت ۱
ات: ساعت ۸ صبحههههه ارباب پارم میکنه کوک: ات دیشب خیلی کار کرد خیلی گناه داره وایی لیا هم قراره بیاد(لیا دوست دختر انتر کوک) لیا: میخوام برم پیش کوک خدا کنه اون گاو رو بیرون کرده باشه
ویو ات: بیدار شدم ارباب نبود از آجوما پرسیدم گفت رفته دنبال لیا و منم ازش تشکر کردم ویو کوک: باز لیا داره میاد من که میدونم با یه نفر دیگه تو رابطه هست اما دارم براش به آجوما گفتم به ات بگه رفتم دنبال لیا اما رفتم لباس برا ات بگیرم ویو ات: ارباب بهم زنگ زد گفت آماده شو بریم بیرون کار داریم
منم قبول کردم ویو کوک: وای خدا این عالیه رفتم دنبال آن لباس دادم بهش و گفتم بیا بریم بیرون چک و چونه زدن اما بلاخره راضی شد
🪼
🪼
،🪼
میشه فالو کنی تا پارت بعد؟
شرایط لایک ۶ تا
فالو ۱نفر
ویو ات: بیدار شدم ارباب نبود از آجوما پرسیدم گفت رفته دنبال لیا و منم ازش تشکر کردم ویو کوک: باز لیا داره میاد من که میدونم با یه نفر دیگه تو رابطه هست اما دارم براش به آجوما گفتم به ات بگه رفتم دنبال لیا اما رفتم لباس برا ات بگیرم ویو ات: ارباب بهم زنگ زد گفت آماده شو بریم بیرون کار داریم
منم قبول کردم ویو کوک: وای خدا این عالیه رفتم دنبال آن لباس دادم بهش و گفتم بیا بریم بیرون چک و چونه زدن اما بلاخره راضی شد
🪼
🪼
،🪼
میشه فالو کنی تا پارت بعد؟
شرایط لایک ۶ تا
فالو ۱نفر
- ۲.۹k
- ۲۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط